دانستنی هایی درباره انقلاب اسلامی(5)

نويسنده:سید امیرحسین کامرانی راد

پس از رحلت آیت‏اللّه‏ العظمی بروجردی(رحمت الله علیه)، چند تن از علما در قم و نجف در حد مرجعیت قرار داشتند که از جمله آن افراد حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)بود. وی مخالفت خود را با شاه از پایگاه مرجعیت مذهبی آغاز کرد. مبارزه سیاسی امام خمینی (رحمت الله علیه)، سبب تحکیم مرجعیت و محبوبیت وی در بین مردم شد. تبعید سیزده ساله ایشان به نجف نیز به اعتبار و ارزش او افزود و او به عنوان یک مرجع مسلم شیعه و با اعتباری وسیع‏تر و عمیق‏تر از پیش، موج جدید مبارزات ضد حکومت خود را آغاز کرد. همین سوابق و ریشه‏ها بود که امکان حضور میلیون‏ها نفر را در صحنه انقلاب فراهم آورد و تأثیری اساسی در سقوط شاه و استقرار دولت جدید داشت.

نقش حوزه‏های علمیه را در پشتیبانی از رهبری انقلاب و پیشبرد نهضت می‏توان در دو نکته خلاصه کرد:
1. رژیم قصد داشت امام را از پیکر حوزه و مرجعیت جدا کند تا وی در حد یک شخصیت روحانی بماند. ولی حوزه‏های علمیه با تأکید بر مرجعیت امام و اینکه ایشان جزئی از یک کل به هم پیوسته است و مبارزه با رژیم از یک جریان سرچشمه می‏گیرد، این توطئه را خنثی کرد.
2. اعلامیه‏های مراجع و شخصیت‏های برجسته حوزه، در پیشبرد اهداف نهضت و تقویت بنیان مبارزه، تأثیر چشم‏گیری داشت و در پیوستن نیروهای بیشتر به نهضت مؤثر بود. این اعلامیه‏ها به رژیم و حامیان آن نشان داد که حمایت حوزه از رهبری نهضت، تنها به دلیل مسائل صنفی نیست، بلکه وحدت هدف و هماهنگی در انجام رسالت وجود دارد.

در انقلاب مشروطیت و دیگر مقاطع تاریخ معاصر و به ویژه انقلاب اسلامی، مزارهای متبرک، محل اجتماع مردم برای اعتراض به حکومت بود و با توجه به قداست شگفت این مکان‏ها، رژیم جرئت کمتری برای تعرّض به این مکان‏ها داشت. بر این اساس این بقعه‏ها، محل‏های امنی برای اجتماع مخالفان دولت و قدرت‏نمایی آنها به شمار می‏آمد. در جریان انقلاب، صحن امام رضا علیه‏السلام در مشهد، شاهچراغ در شیراز، حضرت عبدالعظیم در ری و حضرت معصومه علیهاالسلام در قم، محل تجمع و مبدأ راهپیمایی‏های ضد رژیم بود. حکومت هم با تمام جسارتش، جرئت تعرض به آن حریم‏ها را نداشت و این مسئله، پیشرفت انقلاب را تسریع می‏کرد.

در اسلام، مسجد جایگاهی به وسعت یک مکتب جامع و زنده، موقعیتی به پهنه آرمان‏های یک رسالت جهانی، ظرفیتی به گستردگی همه بشر، و مقامی به بلندای تکبیر و تسبیح خدا دارد. ملت مسلمان ایران در جریان انقلاب اسلامی، به ویژه در یک سال قبل و بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب، با تأکید رهبر انقلاب بر حضور فعال در مساجد، این مکان‏های مقدس را به حالت پُرتحرک و سرنوشت‏ساز دوران صدر اسلام باز گردانید. روحانیت مبارز در سنگر محراب و منبر، به تبیین تفکر سیاسی اسلام و همچنین نشر اهداف نهضت و افشاگری در زمینه فجایع رژیم ستمشاهی و آثار شوم سلطه خارجی و توطئه‏های استکبار جهانی، به ویژه آمریکا و صهیونیست پرداخت. نیز با بازگو کردن بیانیه‏ها، اعلامیه‏ها و سخنان رهبر انقلاب حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)، آگاهی مردم را از آرمان‏های اسلامی و فجایع نظام ستمشاهی رشد بخشید.

در ماه محرم 1342، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)از راه بیان خطابه‏ها، اعزام مبلّغ و فرستادن نامه، از تمام هیئت‏ها خواستند درباره ظلم‏های رژیم شاه در جریان انقلاب سفید و کشتار مردم و طلاب در مدرسه فیضیه اعتراض و افشاگری کنند. در عصر عاشورا نیز در جمع انبوه عزاداران در مدرسه فیضیه سخنرانی تندی بر ضد شاه بیان فرمودند که به دستگیری ایشان انجامید. دو روز بعد در حالی که دسته‏های مذهبی به یاد سومین روز شهادت امام حسین علیه‏السلام در خیابان‏ها در حال حرکت بودند، خبر دستگیری مرجع شیعیان در سراسر کشور پخش شد و بلافاصله در تهران و چند شهر دیگر عزاداران به حرکت درآمدند. این حرکت توفنده، دستگاه انتظامی شاه را غافلگیر کرد و در آخرین ساعت‏ها و با مداخله ارتش، حرکت مردمی سرکوب شد و تعداد زیادی شهید و مجروح شده یا به بند رژیم افتادند. این کار رژیم، به منزله بی‏حرمتی به مرجعیت و آستان امام حسین علیه‏السلام تلقی شد و مشروعیت نظام را به کلی از بین برد. این نهضت، پانزده سال بعد در انقلاب 1357 به ثمر نشست.

در همه انقلاب‏ها، عناصر فرصت‏طلب باتغییر ظاهر خود و با فریب انقلابی‏های واقعی، در نهادهای مختلف جامعه نفوذ می‏کنند و اگرچه به ظاهر انقلابی‏تر از انقلابی‏های اصیل هستند، ولی چون به آرمان‏های انقلاب اعتقادی ندارند، زمینه‏های انحراف انقلاب را فراهم می‏کنند. فرصت طلب‏ها خود به دو گروه تقسیم می‏شوند: گروه اول آن‏هایی هستند که ایده خاصّی جز جاه‏طلبی و کسب موقعیت اجتماعی ندارند و خود را با هر نوع نظام سیاسی هماهنگ می‏سازند. این گروه مهارت خاصی در تغییر موضع خود برای جلب نظر حاکمان جامعه دارند. گروه دوم کسانی هستند که ایده و عقیده‏ای برخلاف نظریه حاکم دارند و زمانی که از برخورد مستقیم با انقلابی‏ها مأیوس می‏شوند، با تغییر ظاهر خود و نفوذ در سیستم سیاسی، ضربه‏شان را در موقعیت مناسب و از درونْ بر انقلاب وارد می‏آورند.

بدیهی است که در هر جامعه انقلابی، باسقوط سیستم سیاسی، بی‏درنگ ارزش‏های مسلّط برآن محو نمی‏گردد. دوام ارزش‏های مزبور، به طول مدت سلطه آن‏ها بر جامعه و نفوذ بر مسایل فرهنگی، اجتماعی و تربیتی بستگی دارد. هرچه طول مدت مبارزه برای پیروزی انقلاب کم‏تر باشد، آثار ارزش‏های نظام پیشین دوام بیش‏تری می‏یابد. از جمله ارزش‏های مذموم ازنظر انقلابی‏ها، تجمّل‏پرستی، راحت‏طلبی، فساد اخلاقی، تبعیض، بی‏عدالتی و رشوه‏خواری است. در صورتی که مبارزه‏ای مستمر و طولانی با ارزش‏های فرهنگی گذشته به عمل نیاید، به تدریج با رشد دوباره این ارزش‏ها، زمینه انحراف و آلوده شدن ارزش‏های اصیل انقلابی فراهم می‏شود. بنابراین، یکی از آفات انقلاب اسلامی، بازگشت تدریجی به ارزش‏های فرهنگی طرد شده است.

یکی از آفات انقلاب، ناتوانی از انتقال ارزش‏های انقلابی به نسل‏های بعدی است. نسل اول انقلاب، یعنی کسانی که به دلیل حضور در صحنه (چه در دوران پیش از پیروزی و چه در دوران پس از آن) برداشت و درک متناسبی از شرایط و اوضاع و احوال دارند و بهای سنگینی هم برای انقلاب پرداخته‏اند، آماده ایثار و فداکاری برای حفظ آرمان‏های انقلاب هستند؛ در حالی که به طور طبیعی، فرزندان ایشان نمی‏توانند از چنین روحیه‏ای برخوردار باشند. اگر نسل اول انقلاب نتواند به شیوه‏ای مناسب، در انتقال ارزش‏ها به نسل بعدی موفق شوند و آنان را برای استمرار این نهضت آماده کند، اندک اندک جدایی و شکاف بین دو نسل و نیز مشکلات جدّی و اساسی برای انقلاب به وقوع می‏پیوندد.

یکی از مهم‏ترین آفاتی که انقلاب اسلامی را تهدید می‏کند، از دست دادن معنویت است. حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) حفظ جمهوری اسلامی را منوط به حفظ معنویات و روحیات معنوی در جامعه دانسته، می‏فرمایند: «مادامی که این ملت، این حالی را که الان دارند... [که [این جوانان‏های ما توجّه به معنویات دارند و این تحول عظیم پیدا شده است در آن‏ها که شهادت را با جان و دل می‏خرند، مادامی که این محفوظ است، این جمهوری اسلامی محفوظ است و هیچ کسی نمی‏تواند به او تعدّی کند. آن روزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان بشود، آن روز است که ابرقدرت‏ها می‏توانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهی بکشند».

شهید و فرهنگ شهادت، از والاترین ارزش‏های اسلام و انقلاب اسلامی است. شهیدان، گل‏های پرپر باغستان عشقند. هاله‏های مقدسی که گرداگرد چهره زمان و گستره سبز زمین را فرا گرفته‏اند. شهیدان، مشعل‏داران سادگی و صفا و صمیمیتند. آن‏ها، شعله‏های شمع روشنی‏بخش تاریخند. شهیدان، هر یک کتابی از ایثار و بزرگی‏اند. آنان، شورانگیزترین حماسه‏های بشری را سروده‏اند. بزرگ‏مردانی که دل به یاری دین سپردند و گوی سبقت را از دیگران ربودند. خدا مردانی که مردانه، جان بر کف نهادند، تا از عظمت و کیان آیین، انقلاب و وطن اسلامی خویش پاسداری کنند. شهیدان، آغازگران طریق عزّت و سربلندی، اقتدار و عظمت ملی، شهامت و مردانگی، آرمان‏گرایی و دین‏باوری، و راز بقا و جاودانگی انقلاب اسلامی‏اند. از این رو، بی‏توجهی به شهیدان و فرهنگ شهادت، جاودانگی انقلاب اسلامی را به خطر انداخته، آسیبی جدی بر این انقلاب الهی وارد خواهد ساخت.

بی‏گمان، یکی از آفات تهدید کننده انقلاب اسلامی، کم‏رنگ شدن معنویت در جامعه است. شهید مطهری در این باره چنین می‏فرمایند: «از نظر قرآن، معنویت پایه تکامل است. این همه عبادات که در اسلام بر روی آن تکیه شده، برای تقویت جنبه معنوی روح انسان است و از نظر اسلام، معنویتِ جدا از زندگی در این جهان وجود ندارد.... ما در جامعه خودمان، باید همان‏طور که مسأله عدالت را با شدّت مطرح کنیم، به همان شدت نیز مسأله معنویت را مطرح کنیم. اصلاً بدون معنویت، عدالت امکان‏پذیر نیست. اگر معنویت را فراموش کنیم، انقلاب خودمان را از یک عامل پیش‏برَنده محروم کرده‏ایم».

قدر ندانستن نعمت ولایت فقیه و مطرح کردن برخی شبهات درباره آن، یکی از آفات تهدید کننده نظام و انقلاب اسلامی است. ولایت فقیه، میراث گران‏بار حضرت امام (رحمت الله علیه) است که ستون اصلی انقلاب، ضامن تداوم حرکت اسلامی و تحقّق ارزش‏ها در سطح جامعه به شمار می‏آید. از این روست که امام خمینی (رحمت الله علیه) به صراحت به مردم و تمامی اقشار و گروه‏ها می‏فرمایند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد».

یکی از خطرها و آفاتی که انقلاب اسلامی را تهدید می‏کند، خطر عوض شدن قبله فرهنگی و ترویج ملی‏گراییِ افراطی است. حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) با انقلاب اسلامی، امت بزرگ اسلام را به سوی قبله فرهنگی اسلام باز گرداندْ و در سایه رهنمودهای آن امام بیدارگر، پرده تبلیغات دروغین کفر و شرک جهانی دریده شد و سیمای درخشان اسلام، در آفاق گیتی به نورافشانی پرداخت. اینک باید مراقب بود که با گذشت 25 سال از انقلاب اسلامی، دوباره قبله فرهنگی عوض نشود و نسل جوان پاک‏دل و معصوم، در میان هیاهوی رفاه، صنعت، مدنیّت کاذب و فریاد ملی‏گرایی دروغین، سیمای تاب‏ناک اسلام ناب محمدی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله و سلم و تشیّع سرخ علوی علیه‏السلام را گم نکند و هویت اصلی خویش را از یاد نبرد.

بی‏تردید، پس از گذشت 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنانِ زخم‏خورده ملت مبارز و نستوه ایران، هم‏چنان در پی انتقام گرفتن از انقلاب اسلامی‏اند. بنابراین، مهم‏ترین خطرها و آفاتی که انقلاب اسلامی را تهدید می‏کند، عبارتند از: تلاش برای حذف اسلامی بودن نظام، ایجاد شکاف عمیق بین مردم و انقلاب، انحراف از اصول و ارزش‏ها، تحریف تاریخ انقلاب اسلامی، غبارپراکنی در فضای جامعه، هجمه همه جانبه به ولایت فقیه، شبیخون فرهنگی، و کوشش برای بیگانگی نسل جوان از انقلاب و اسلام. بنابراین، وظیفه مسؤولان و امت شهیدپرور است که با سعی تمام، نظام و انقلاب اسلامی‏شان را به عنوان حقیقتی جاری و زنده تا هماره تاریخ، پاسداری و محافظت نمایند.

رهبر معظّم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‏اللّه العظمی‏ خامنه‏ای ـ مدظله العالی ـ روح عزّت و استقلال را ویژگی عمده انقلاب اسلامی برشمرده، چنین می‏فرمایند: «مشخصه عمده انقلاب اسلامی، عبارت است از بخشیدن روح عزّت، استقلال، استغنا و اعتماد به نفس به ملتی که در طول سالیان متمادی، سعی شده بود که اعتماد به نفس از او گرفته شود و استقلال او مورد دستبرد قرار گیرد و دیگران بر سرنوشت او تسلط یابند». بنابراین، باید مراقب باشیم که دشمنان انقلاب، بار دیگر عزّت نفس و استقلال ملت ما را مورد دستبرد قرار ندهند.
وظیفه همه مسؤولان نظام و تک تک افراد معتقد به انقلاب است که در برابر آفت استقلال‏زدایی و اعتمادزادیی که اینکه با برنامه‏ریزی از سوی دشمنان ملت ایران تعقیب می‏شود، به مبارزه برخیزند و از آیین و انقلاب و کیان میهن اسلامی خویش، مردانه دفاع کنند.

سی سال پیش در ایران اسلامی، انقلابی به وقوع پیوست که مبتنی بر بینش عمیق الهی و الهام‏گرفته از انقلاب خونین عاشورای حسینی بود؛ انقلابی که سر سلسله مردان خدا، حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه)، آن را هدایت کرد و به پیروزی رساند؛ انقلابی که در آن انسان‏های وارسته با باورهای خلل‏ناپذیرشان پیروز شدند و قدرت استکباری آمریکا را به سخره گرفتند و پایمال کردند. امروز پس از 30 سال، ملت بزرگ ایران هم‏چنان سرزنده و پرنشاط ایستاده است و به فراروی خویش می‏نگرد و به آرمان‏های بلند خود می‏اندیشد. بذرهایی که با نسیم حیات‏بخش انقلاب اسلامی در جای‏جای زمین پراکنده شد در دل میلیون‏ها مسلمان جوانه زده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‏الله خامنه‏ای، مدظله‏العالی، روح عزت و استقلال را مشخصه عمده انقلاب اسلامی برشمرده، چنین می‏فرمایند: «مشخصه عمده انقلاب اسلامی عبارت است از بخشیدن روح عزت، استقلال، استغنا و اعتماد به نفس به ملتی که در طول سالیان متمادی سعی شده بود که اعتماد به نفس از او گرفته شود و استقلال او مورد دستبرد قرار گیرد و دیگران بر سرنوشت او تسلط یابند».

بی‏تردید، پس از گذشت 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنان زخم‏خورده هم‏چنان در پی انتقام گرفتن از انقلاب اسلامی‏اند. حذف اسلامیت، ایجاد فاصله بین مردم و انقلاب، انحراف از اصول و ارزش‏ها، تحریف تاریخ انقلاب اسلامی، غبارپراکنی در فضای جامعه، هجمه همه‏جانبه به ولایت فقیه، شبیخون فرهنگی و تلاش برای بیگانگی نسل جوان از انقلاب و اسلام، فهرستی از توطئه‏های دشمن است و این همه نشانه آن است که 22 بهمن حقیقتی جاری و زنده است.

امام خمینی رحمت ‏الله علیه با انقلاب اسلامی، امت بزرگ اسلام را به سوی قبله فرهنگی اسلام بازگرداند و در سایه رهنمودهای امام بیدارگر، پرده تبلیغات دروغین کفر و شرک جهانی دریده شد و سیمای درخشان اسلام در آفاق گیتی به نورافشانی پرداخت. اینک باید مراقب بود که با گذشت 23 سال از انقلاب اسلامی دوباره قبله فرهنگی عوض نشود و نسل جوان پاک‏دل و معصوم، در میان هیاهوی رفاه و صنعت و مدنیّت کاذب و فریاد ملی‏گرایی دروغین، سیمای تابناک اسلام و تشیّع را گم نکند و خدای‏ناخواسته مسحور ابتذال و التقاط نشود.

یکی از آرمان‏ها و ارزش‏های انقلاب اسلامی که شعار محوری انقلاب را نیز تشکیل می‏داد، برقراری حکومت «جمهوری اسلامی» بود. جمهوری اسلامی، دارای تعریف و ویژگی‏های خاصی است که رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) ، در پاسخ سؤالی در مورد کیفیت نظام جمهوری اسلامی فرمودند: «حکومت اسلامی حکومتی است بر پایه قوانین اسلامی. در حکومت اسلامی استقلال کامل حفظ می‏شود. ما خواستار جمهوری اسلامی می‏باشیم. جمهوری فرم و شکل حکومت را تشکیل می‏دهد و اسلامی‏بینی محتوای آن فرم، که قوانین الهی است». بنابراین، مهم‏ترین ویژگی حکومت اسلامی این است که متکی و مبتنی بر قوانین اسلام است و هدف نهایی این است که قوانین اسلام که برای تکامل، تعالی و سعادت بشر قرار داده شده‏اند، تحقّق عینی بیابند و در جامعه اجرا شوند.

یکی از ارزش‏های انقلاب اسلامی، نفی شرق و غرب و دولت‏های استعماری و استکباری بوده است. حضرت امام (رحمت الله علیه) عدول از این سیاست را خیانت به اسلام و مسلمین دانسته، می‏فرمایند: «بر هیچ یک از مردم و مسؤولین پوشیده نیست که دوام و قوام جمهوری اسلامی ایران بر پایه سیاست نه شرقی و نه غربی استوار است و عدول از این سیاست، خیانت به اسلام و مسلمین و باعث زوال عزت و اعتبار و استقلال کشور و ملت قهرمان ایران خواهد بود».

رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‏الله خامنه‏ای،مدظله‏العالی، مبارزه با آمریکا را ویژگی بارز انقلاب اسلامی و سیاست خارجی نظام می‏دانند و می‏فرمایند: «ما حتی یک لحظه با آمریکا کنار نخواهیم آمد و این راه درستی است که انتخاب کرده‏ایم. در این مبارزه به پیروزی خواهیم رسید و شاخ و دندان آمریکای متجاوز را خواهیم شکست».

یکی از مهم‏ترین اهداف و ارزش‏های انقلاب اسلامی ایران توجّه به معنویات و حاکم‏کردن ارزش‏های معنوی در جامعه بوده است. شهید مطهری در این زمینه می‏فرمایند: «از جمله خصوصیات انقلاب ما، یکی این است که چون بر پایه ایدئولوژی اسلامی قرار گرفته، به معنویت واقعی متکی است».

یکی از مهم‏ترین آفاتی که انقلاب اسلامی ما را تهدید می‏کند از دست دادن معنویت است. حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) حفظ جمهوری اسلامی را منوط به حفظ معنویات و روحیات معنوی در جامعه دانسته، می‏فرمایند: «مادامی که این ملت، این حالی را که الان دارند ـ که توجّه به معنویات تا یک حدودی و این جوان‏های ما توجّه به معنویات دارند و این تحول عظیم پیدا شده است در آنها که شهادت را با جان و دل می‏خرند ـ مادامی که این محفوظ است، این جمهوری اسلامی محفوظ است و هیچ کسی نمی‏تواند به او تعدی کند. آنروزی که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنمای ما شیطان بشود، آن روز است که ابر قدرت‏ها می‏توانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهی بکشند».

شهید و فرهنگ شهادت از والاترین ارزش‏های اسلام و انقلاب اسلامی است. شهادت، راز بقا و جاودانگی انقلاب اسلامی است. شهادت، آخرین آرزوی عارفان و نهایت آمال صدّیقان و مخلصان بارگاه الهی است. شهادت، لحظه رسیدن به وصال دوست و وصول به معراج حقیقت است. شهادت، جان شیرین بر بساط عشق جانان نهادن و در هوای مهرش پاکبازی کردن است و شهید است که سخاوتمندانه در یک آن از تمام آمال و آرزوهای مادّی می‏گذرد و برای رسیدن به وصال معشوق، از هرچه نعمت زودگذر است، در این دنیای دون، دست بر می‏دارد و جان خویش را در طبق اخلاص گذشته، به حضرت ذوالجلال تقدیم می‏کند. شهیدان، به درستی هدف آفرینش و انگیزه خلقت را درک کردند و خلوص در پرستش و عبادت را با جان باختن به کمال رساندند. آنان بودند که راه پرپیچ‏وخم انقلاب را برای روندگانِ این راه، هموار کرده، مسیر نهضت مقدس اسلامی ما را روشن ساختند. اینک در بیست‏وسومین بهار آزادی با خون آن عزیزان پیمان می‏بندیم که تا زنده‏ایم این راه را ادامه دهیم و در حفظ انقلاب و دستاوردهای آن با پیروی از مقام معظم رهبری تا حدّ جان بکوشیم.

امام خمینی (رحمت الله علیه) ایّام دهه فجر را از ایام اللّه دانسته و از ملت ایران خواسته است که هر سال این روزهای ویژه را محترم بشمارند و جشن بگیرند و آن حرکت الهی و نهضت مقدس را به یاد آورند و انگیزه پیروزی را که وحدت همگانی در زیر سایه توحید بود، از یاد نبرند و همیشه همان حال و هوای انقلاب را داشته باشند تا پیوسته پیروز و سربلند باشند و بر مشکلات و توطئه‏های دشمنان دین فایق آیند. کلام آن فرزانه را باز می‏خوانیم: «بر ملت شریف ماست که این ایام اللّه را که هدیه‏هایی از عالم غیب ربوبی است با جان و دل حفظ و با چنگ و دندان نگهداری کنند و با شعار و شعور بر مخالفان مکتب و خدمت‏گزاران به شیاطین بزرگ و کوچک بتازند و صف‏های خود را فشرده‏تر و دل‏های خود را مطمئن‏تر [کنند و] با قدم استوار و تصمیم آهنین، بر مشکلات و توطئه‏ها غلبه کنند و مجهز به جهاز ایمان به خدا شوند در مقابله با مشکلات».

مقام معظم رهبری، حضرت آیت‏الله خامنه‏ای،مدظله‏العالی، ملت را به پاسداشت انقلاب، و حفظ وحدت کلمه توصیه فرموده، چنین می‏فرمایند: «برادران و خواهران عزیز، این انقلاب و این اسلام و این عزت و این الگوشدن برای جهان اسلام را قدر بدانید. این به برکت اسلام است. آن چه که شما را عزیز کرد، اسلام بود. آنچه که شما را عزیز کرد، مجاهدت در راه خدا بود، آن چه که شما را عزیز کرد، وحدت کلمه بود. دست‏ها را به یکدیگر بدهید، دل‏ها را به خدا بسپارید. چشم‏ها و بصیرت‏ها را باز کنید و در راه خدا قدم بردارید. ملت عزیز، بندگان مؤمن و صبور خدا، راه خدا و راه انقلاب و راه امام را پاس بدارید. پشت سر مسئولان دلسوزتان، بزرگان و هادیان و راهنمایان، دست در دست یکدیگر حرکت بکنید و نگذارید وحدت شما خدشه‏دار بشود...».

دهه فجر، فرصت بازنگری در ارزش‏ها و آرمان‏هاست و این که چه بودیم و چه می‏کردیم و چه می‏خواستیم، و اکنون کجاییم و چه می‏کنیم و در پی چیستیم و در کدام راه و مسیریم؟ کم‏ترین اثر این انقلاب، گشودن فصلی نو در تاریخ بشر معاصر است و این کم نیست. آیا احساس سربلندی نمی‏کنید که آیین و مکتب شما، یعنی اسلام حیات بخش و آسمانی، امروز بارقه امید در دل میلیون‏ها انسان ناامید و سرخورده و مأیوس آفریده است و آنان به نجات خویش در سایه اسلام، به شدت امیدوار و دل‏خوش‏اند و در این راه، کار و فعالیت می‏کنند؟ پس بیایید قدر انقلاب و نظام خویش را بدانیم و با جان و دل آن را پاس داریم.

بار دیگر، یاد «اللّه‏اکبر»های برخاسته از دل و جان، بازهم گرامی‏داشت سالگرد انقلاب، و بازهم دهه فجری دیگر. کم نیست! سال‏ها از آن فتح عظیم می‏گذرد. سال‏ها از آن حماسه‏ها، شهادت‏ها، فداکاری‏های مردم و رهبری‏های علی‏گونه امام می‏گذرد. پس از 30 سال، خوب است به کارنامه چندین ساله خود نگاهی مجدد بیفکنیم. مبادا دفترهای عشق و خلوص بسته شود و کتاب‏های ایمان و معنویت و فداکاری، به طاقچه فراموشی گذاشته شود و غبار غفلت روی آنها بنشیند. فراموش نکنیم که امروز نیز در حال پس دادن امتحان الهی هستیم. به یاد داشته باشیم که اینک در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، سنگ مزار شهیدان، با ما سخن می‏گوید. پیام نورانی و حیات‏بخش شهدا این است که «پاسدار انقلاب و ارزش‏های آن باشید».

بی‏شک، رهبری نظام، نعمت است و پیروی از وی و وفاداری نسبت به او شکرگزاری این نعمت تلقی می‏شود. در مقابل، عدم تبعیت و مخالفت با آن، نعمت را از مردم و جامعه می‏گیرد و هرج و مرج و فتنه اجتماعی را در پی دارد. بر همین اساس است که قرآن و نهج البلاغه بر همبستگی و هماهنگی مردم از طریق تبعیت از رهبری تأکید فراوان دارند و به مسلمانان توصیه زیاد کرده‏اند که با حکومت حق همکاری و از آن پشتیبانی کنند تا نظم، امنیت و عدالت در جامعه برقرار شود. امام علی علیه‏السلام به مردم در این زمینه چنین هشدار می‏دهند: «خدا را در هر نعمتی حقی است، هر که آن حق از عهده برون کند خدا نعمت را بر او افزون کند و آن که در آن کوتاهی روا دارد خود را در خطر از دست دادن نعمت گذارد».

ولایت فقیه، میراث گرانبار حضرت امام (رحمت الله علیه) است که عمود خیمه انقلاب اسلامی، ضامن تداوم حرکت اسلامی و تحقّق ارزش‏ها در سطح جامعه به شمار می‏آید. از این روست که امام (رحمت الله علیه) صراحتا به مردم و تمامی اقشار و گروه‏ها می‏فرمایند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد».

انقلاب اسلامی ایران، آثار فرهنگی فراوان به همراه داشته است که نخستین آنها، احیای اسلام و مطرح کردن آن در دنیا به عنوان مکتبی حیات بخش است. انقلاب موفق شد تا حدودی زنگارها و پیرایه‏ها را از اسلام برگرفته، حقیقت ناب آن را به مردم بنمایاند. دین اسلام با این انقلاب زندگی دوباره یافت و نشان داد دین جاودانی و همیشگی است که می‏تواند نیازهای همه جوامع در هر عصر و زمانی برآورده سازد و آنها را به سوی سعادت دنیا و آخرت رهنمون شود.

انقلاب اسلامی از کسانی که خود را در برابر بیگانگان باخته بودند مردانی باشخصیت و مستقل ساخت که با توکل به خدا، تکیه بر استعدادها و نیروهای درونی خویش توانستند روی پای خود بایستند و موفقیت‏های چشمگیری نیز کسب کنند که بر افراد آگاه پنهان نیست.

انقلاب اسلامی برای سازندگی و رشد فرهنگ جامعه و با شعار مبارزه با منکرات پدید آمد و در بستن مراکز فحشاء، مشروب فروشی‏ها و قمارخانه‏ها، سالم‏سازی کنار دریاها و اصلاح برنامه‏های مبتذل سینما و رادیو و تلویزیون و به طور کلّی پاک سازی سطح جامعه از آلودگی‏ها تلاش‏های فراوانی کرد که آثار چشمگیر آن برای ملت آگاه ما مشهود است.

انقلاب با تولید و حمل هر نوع مواد مخدر به داخل کشور و توزیع آن، به طور جدی و بی امان مبارزه کرد و در باز داشتن نسل جوان از ابتلاء به بلای خانمان سوز اعتیاد، نجات دادن افراد معتاد و بازپروری و وادار کردن آنها به ترک اعتیاد و بازگشت به جامعه، تلاش پی گیر و همه جانبه‏ای کرد و موفقیت‏های چشمگیری به دست آورد که در سطح جهان بی نظیر است.

انقلاب اسلامی موفق شد زنان ایران را که در رژیم پهلوی تحت تأثیر فرهنگ غربی شخصیت اسلامی و مّلی و هویت خویش را از دست داده بودند، نسبت به شخصیت اصیل و واقعی شان آگاه کند و آنان را در جایگاه واقعی شان قرار دهد، و این باور را به وجود آورد که زن نیمی از پیکره جامعه است و می‏تواند در بسیاری از زمینه‏های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حضور فعال داشته باشد. انقلاب به زن فهماند که پاسبانی از اصالت و سلامت خانواده و نسل انسان به عهده اوست. و «بهشت زیر پای آنان است»
جمله ی معروف امام خمینی(رحمت الله علیه) که: «از دامن زن مرد به معراج می‏رود.» گویای بزرگترین مسئوولیت وبرجسته‏ترین مقام تربیتی و اجتماعی زن است.

انقلاب اسلامی نقش خطیر خانواده را در تعالی و سعادت انسان گوشزد کرد. در پناه تعالیم انقلاب اسلامی بار دیگر مردم متوجه شدند که خانواده نقش فوق العاده‏ای در تزکیه و بقای جامعه دارد. انقلاب با بیان اهمیت تشکیل خانواده و بقای آن، به مردم فهمانند که از این راه می‏توان از پیدایش نسلی ولگرد که مسئوولیت سرپرستی احدی بر دوش شان نیست جلوگیری کرد. انقلاب اسلامی به محیط مدرسه، دانشگاه و اجتماع اهمیت فراوانی داد و با فساد و فحشاء و بی حجابی و نیز با خودآرایی و خودنمایی نامشروع زن در محیط جامعه - که رژیم سابق به آن دامن می‏زد و از این طریق اساس و بنیاد خانواده‏ها را متزلزل می‏ساخت - مبارزه و برخورد جدّی کرد و از این راه اساس خانواده را در جامعه استحکام بخشید.

انقلاب با گسترش مراکز آموزشی و تربیتی، افزایش و گسترش کتب و نشریات، تأسیس کتابخانه‏ها، ایجاد انگیزه برای مطالعه و کتابخوانی، برگزاری نمایشگاه‏های بین المللی و داخلی کتاب، اهدای جوایز به نویسندگان برجسته و تشویق آنان قدم در راه گسترش و تقویت آگاهی مردم برداشت. انقلاب به ویژه در آموزش و آگاهی بخشی در زمینه‏های سیاسی، نظامی و صنعتی به نسل جوانِ انقلابی، نقطه عطفی در تاریخ جامعه ایران به شمار می‏رود. امروزه دشمنان انقلاب، که از همه جا سرخورده شده‏اند و در آزمایش همه راه‏های مقابله باانقلاب شکست خورده‏اند، بهترین راه برخورد با انقلاب را منحصرا مقابله با فرهنگ این ملت و تهاجم فرهنگی می‏دانند، که با یاری خداوند و هوشیاری مسئولان نظام، دشمن را در این نبرد نیز شکست خواهیم داد.

هواپیمای حامل امام، بر بال فرشتگان نشسته بود و پرواز کنان به دیار یاران می‏آمد. دیاری که خون هزاران شهید،لاله زارش کرده بود و شهیدان اسلام، پیش پای امام را با پیکرهای گلگونشان گلباران کرده بودند و در آن قدم‏های رهبر با پلک دیده‏های منتظران، بوسه باران بود. اما دریغ که جای شهدا خالی بود. جای آنان که با عشق امام سالیانی دراز، غم و درد هجران را به جان خریدند و چه شبهایی را در انتظار دمیدن این صبح و طلوع این خورشید، به صبح آوردند، ولی پس از انتظاری بزرگ و جگرسوز، امام رهایی را ندیدند. یاد تمامی شهیدان، جاودان، و ثمرات خون پاک آن عزیزان، افزون‏تر باد.

انقلاب اسلامی همچون ارمغانی الهی و مائده‏ای آسمانی در تاریک‏ترین لحظات تاریخ ملت ایران به ما ارزانی شد. در حقیقت این انقلاب ودیعه‏ای است الهی که خداوند بر ما منت گذارد و لایق دانست که آن را در میان همه نسل‏ها به نسل حاضر ودر میان همه جوامع و ملت‏ها به ملت ما سپرده تا در حفظ و گسترش آرمان‏های آن بکوشیم و با تمام توان از ارزش‏های آن پاسداری کنیم.

اینک پس از 30 سال از گذشت انقلاب اسلامی باید ببینیم وظیفه فرد فرد ما در قبال این موهبت الهی چیست. ما چه باید بکنیم تا نه تنها به تکلیف خود عمل کرده باشیم، بلکه بیشترین تلاش را در حمایت از دست آوردهای انقلاب و تحقق اهداف متعالی آن انجام داده باشیم؟ آنچه تمامی افراد جامعه ما به ویژه جوانان خداجو و با نشاط باید بدانند این است که هم اکنون پرچم انقلاب اسلامی بر دوش آنان قرار دارد و آنان پیش قرآول و پیش آهنگ انقلاب اسلامی‏اند. مهم‏ترین وظیفه‏ای که بر دوش نسل حاضر ایرانی است این است که این امانت و میراث گران بها را به بهترین شکل حفظ و در باروری آن تلاش کرده، آن را به آیندگان بسپارد.

انقلاب اسلامی ایران پدیده اتفاقی و کوچکی نبود؛ بلکه حقیقتی بود که در بستر سنت‏های الهی جلوه‏ای زیبا از قدرت و عظمت حضرت حق و صلابت و کرامت انسان‏ها را به نمایش گذاشت.

در 22 بهمن 1357 دنیا شاهد حماسه عظیم ملتی بزرگ بود که با تمام توان بر طاغوت تاخت. و در چنین روزی، طومار سیاه چند هزار ساله شاهنشاهی را در هم پیچید و به پنجاه سال خودکامگی، ظلم و استبداد و چپاول رژیم پهلوی خاتمه بخشید. این تغییر در نظام سیاسی ایران در پی تحول روحی و معنوی مردم این سرزمین به وقوع پیوست. این تحول عظیم متکی بر هیچ دولت و گروه و متأثر از هیچ مکتب و مرامی جز اسلام نبود، و در امتداد انقلاب حضرت محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)، بود، این انقلاب بر اساس الگوی اسلام راستین و با مشارکت مردم به وجود آمد و ارزش هایی نو به جوامع بشری عرضه کرد.

انقلاب اسلامی در بُعد خودسازی عرفان و اخلاق افق‏های روشنی در روح جوانان ایجاد کرد و مسائلی را که روزگاری افسانه به نظر می‏رسید تحقق بخشید. اخلاص، ایثار، زهد، استقامت در راه هدف، تواضع برای خدا، محبت در راه خدا و دشمنی در راه خدا، کوشش و تلاش در ابراهیم گونه شدن، چون قبله‏نما تنها به سمت کعبه حق چرخیدن، برای خدا زیستن و برای خدا مردن، به لقاء اللّه‏ عشق ورزیدن و بسیاری از مسایل عرفانی و آسمانی اسلام را دوباره، این انقلاب پاک، در اندیشه‏های آماده و دل‏های مشتاق جوانان زنده کرد.

بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و بت شکن قرن، حضرت امام خمینی(رحمت الله علیه) درباره حفظ انقلاب و جمهوری اسلامی در بیانی زیبا و دلنشین، که در آن مردم را به وحدت و یگانگی فرا می‏خواند، چنین می‏فرمایند: «تمام اقشار ملّت از آنهایی که در سطح کشور کار فرما هستند و دست اندرکاران دولتی هستند، آنهایی که قوه قضائیه به آنها محول است، آنهایی که پاسداری از مرزها بر ایشان محول است و سایر اقشار ملت موظف اند که اسلام، را حفظ کنند؛ مکلفند به این که جمهوری اسلامی را حفظ کند و این تکلیف، تکلیفی است که از بزرگ‏ترین تکالیف است که به اسلام دارند و آن حاصلی نمی‏شود الاّ با تفاهم؛ الاّ به این که همه ملت با هم برادر باشند.»

انقلاب اسلامی ایران امیدی دوباره به مسلمانان و مستضعفان جهان بخشید؛ زیرا با وقوع این انقلاب مسلمانان جهان به شخصیت خود پی بردند و در یافتند که می‏توانند آزاد وبدون وابستگی به قدرتهای بیگانه، زندگی شرافتمندانه و پر افتخار داشته باشند و زیر بار استثمار و استعمار هیچ قدرتی نباشند.

ستاره‏ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمیده ما را انیس و مونس شد
در آن حال که دنیای ظلمت گرفته و روزگار تباه کننده و سیاه، چون اژدهایی، سرمایه‏ها، استعدادها، شخصیت، انسانیت و هویت آنان را در کام ذلت بار و نابود کننده خود فرو می‏بُرد و اَبَرجنایتکاران برای حفظ قدرت و مطامع خود، مظلومان و مستضعفان را تحت سیطره شیطانی خود، از همه مواهب محروم کرده بودند، ناگهان از نورِ ربوبی و سراج مُنیر محمّدی و مشِکاتِ نورِ علوی و مصباحُ الهُدای حسینی، جرقه و پرتوی خیره کننده در آینه وجود خمینی تابیدن گرفت که بارقه آن نور امید را در دل جهانیان روشن کرد و به ستیز تاریکی‏ها و سیاه‏ها و تباه‏ها شتافت. این اشعه و تلألؤ بیکران در آستانه آن است که، کران تا کران جهان را روشن سازد و زمینه ظهور و طلوع خورشید عالم امکان و شمس جهان افروز آسمان ولایت و امامت، حضرت بقیة‏اللّه‏ الاعظم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را فراهم سازد.

بدون شک آن جرقه و بارقه الهی که با پیروزی انقلاب اسلامی تابیدن گرفت، بیش از هر چیز روح‏ها و باطن‏ها و درون‏ها را هدف قرارداد و پیش از آنکه در 22 بهمن 57، پیروزی بر سنگرهای دشمن مزدور پهلوی را به ارمغان آوَرَد، خاکریزهای شیطان درون را فتح، و پرچم افتخار تعالیم و ارزش‏های اسلام را بر فراز آنها نصب کرد و نور حقیقت و معنویت را در دل‏ها روشن ساخت.

عظیم‏ترین و اساسی‏ترین ثمره مقدس و مبارک انقلاب اسلامی این است که حاکمیت طاغوت و نظام ظلم و استبداد را سرنگون، و «حاکمیت اللّه‏» و نظام توحید و اسلام را جانشین آن کرد. گر چه انقلاب اسلامی ما در تمام ابعاد، برکات و ثمرات بی شماری برای مردم ما و مستضعفان و محرومان سراسر جهان به ارمغان آورده است، اما اگر ما از نظر زندگی و مظاهر مادی در سخت‏ترین اوضاع قرار داشتیم، و از هیچ نعمت و مزیتی برخوردار نبودیم، مگر همین که در سایه حاکمیت الهی و اسلامی زندگی می‏کنیم. و ولایت و حکومت طاغوت و کفر و الحاد بر سر ما نیست، خود، بزرگ‏ترین نعمت و موهبت الهی و مبارک‏ترین نتیجه انقلاب، و موجب سرافرازی و عزت و سعادت دنیا و آخرت ماست.

ویژگی نظام الهی و اسلامی این است که تکیه گاه معنوی آن فقط خداوند متعال است، و از طرف خداوند یاری می‏شود. امرزوه حتی بر دشمنانِ نظام اسلامی نیز مخفی نمانده که جمهوری اسلامی ایران از قدرت و نیرویی ورای نیروهای پیشرفته کنونی برخوردار، و پیروزی‏های شگفت آور او، متکی بر همین نیروی غیبی است.

با ظهور حاکمیت اللّه‏ و اسلام و قدرت و مجد و شوکت آن، دیگر جایی برای بروز قدرت و ابهت پوشالی ابرقدرت‏های جنایتکار جهانی باقی نمی‏ماند. زیرا به نصّ قرآن مقدّس: «عزت و بزرگی و آقایی فقط از آن خدا و رسولش و مؤمنان است». حاکمیت الهی، به افراد مسلمان شجاعت و شهامت و روحیه ایثار و شهادت‏طلبی می‏دهد و در این حال برای قدرت‏های ظاهری و توخالی دنیا شوکت و عظمتی باقی نمی‏ماند. جمهوری اسلامی ایران و انقلاب بزرگ آن، پرچمدار این حرکت عظیم در جهان است.

از بزرگ‏ترین و ارزشمندترین آثار نظام اسلامی، استقلال و عدم وابستگی آن به قدرت‏های بیگانه است. شعارهای انقلاب اسلامی، مظهر این خصوصیت حیاتی و بزرگ انقلاب اسلامی ماست. اکنون هیچ کس نمی‏تواند ادعا کند که ما به کشورهای بیگانه وابسته‏ایم. غرب گرایی حتی در کمترین مرتبه آن، با وجود انقلاب اسلامی و فرهنگ وحی و قرآن، ارزش و هویت خود را از دست داده است و ملت هایِ در بند در حال بیدار شدن و پاره کردن این زنجیر استعماری اند.

حرکت نظام الهی و اسلامی در جهت تحققِ هر چه بیشترِ فرهنگ قرآن و ارزش‏های انسانی است این از خصوصیات جمهوری اسلامی است که مردم و مسلمانان را به سوی فرهنگ اسلام و انسانیت سوق دهد و آنان را در روند حرکت به سوی خدا و توحید و اسلام، رهنمون و یاور باشد. در حالی که فرهنگ‏ها و مکاتب و قدرت‏های دیگر جهان مردم را به سوی مادیت و شهوت و حیوانیت و بی خبری سوق می‏دهند تا اهداف و مطامع دنیوی و استمعاری خود را تأمین کنند.

انقلاب اسلامی ایران، حقیقتی والا در بستر سنّت‏های الهی و حکایتگر مشیت و اراده حق در راستای حرکت تکاملی جهان و انسان است؛ زیرا انقلاب اسلامی ایران، انقلابی دینی ومکتبی است و دین نیز برای هدایت و تکامل انسان و جوامع بشری نازل شده است و بنابراین انقلابی که بر مبنای آن پدید آید، قطعا در راستای تکامل جهان و انسان خواهد بود.

قبل از انقلاب، مسلمانان بسیاری از کشورها، به ویژه کشورهای غربی تحت سلطه و نفوذ افکار، ارزشها و فرهنگ غرب قرار داشتند و از تظاهر به دینداری و آداب و رسوم دینی به ناچار خودداری می‏کردند و ارزش‏ها و سنت‏های اسلامی مورد غفلت یا تغافل قرار گرفته بود. از آثار فرهنگی انقلاب اسلامی این بود که به مسلمانان روحیه و جرأت و جسارت داد تا پای بندی خود را به عقاید و ارزش‏های دینی شان نشان بدهند و با سربلندی و افتخار آنها را در دنیا، و حتی در قلب اروپا مطرح سازند.

سالها بود که ایرانْ ویران بود و ایرانی در بند اسارتْ بود و آزادی اسیر! امّا امام آمد و آزادی آورد و آزادی را از اسارت نجات داد و به اسلام آبرو و به مسلمانان، اعتبار بخشید. امام، به اندیشه‏ها تابندگی، و به دل‏ها شهادت، و به دیده‏ها بصیرت، و به زندگی‏ها جهت عطا کرد. امام آمد، و خزانمان، بهار شد و شکوفه رهایی ما، در زمستان بر شاخه‏های خون گرفته بهمن، شکفت.

دوازدهم بهمن، سالروز ورود امام امّت به میهن اسلامی است. مردی که اجرای قرآن را به همراه آورد و تجدید بنای دین را. پیشوایی که شکوه مذهب، عظمت مسلمانان، اعجاز خون، کتاب شهات، نستوهی و پایداری امت اسلام، و تبلور عینی مکتب را به ما هدیه کرد. آری امام، غرور ابرقدرت‏ها را در هم شکست و شکوه شهادت را بسان پتکی بر سر زورمندان عدالت گریز کوبید و با یادآوری شکوه کعبه و قدس، کاخ‏های سرخ و سفید را بی رنگ ساخت.

22 بهمن، عید ظفر است. در این روز بود که ملت مسلمان ایران، میلادی نو یافت و سرمه شریعت بر دیدگان بصیرت خویش کشید و امامت و ولایت را به شایسته‏ترین وجه، گردن نهاد و چه خون‏ها و عزیزانی در این راه تقدیم کرد.

وجود روحیه شهادت‏طلبی از اساسی‏ترین دلایل پیروزی انقلاب اسلامی بوده است، به طوری که ریشه انقلاب را در نهضت کربلای حسینی باید جستجو کرد با تکیه بر همین ویژگی بود که «تحول روحی» در ملت ایران نیز بوجود آمد، تا جایی که مردم با مشت‏های گره کرده در برابر تانک‏ها، شعار «توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد» را فریاد می‏کردند. و نیز بر همین اساس بود که شعارهای «ایمان، جهاد، شهادت، تنها ره سعادت» و هم چنین «خون بر شمشیر پیروز است» به عنوان شعار محوری انقلاب در مقاطع مختلف آن مطرح بود.

22 بهمن، نقطه عطف و آغاز ظهور جلوه الهی در ضمیر پاک انسان هاست 22 بهمن، روز نمود حماسه شهیدان بی‏شمار و خون‏های پرجوش است 22 بهمن روز نوید فتح و غلبه نهایی خون بر جور، و ایّام اللّه دهه فجر روزهای با شکوه جشن پیروزی اسلام بر کفر و ظلم است.

در سپیده 12 بهمن 1357 امواج جمعیت، به خیابان‏ها ریختند خیابانهایی که تا آن روز به خون جوانان وطن آغشته بود، غرق گل‏های سرخ میخک و نرگس شد. به جای دود لاستیک سوخته، بوی عطر و عنبر و دود اسپند فضای چهار راه‏ها پرکرده بود. در مشت نوجوانان، به جای کلوخ و سنگپاره، گل‏های سرخ لاله دمیده بود. بر دامن مادران و همسران شهدا به جای دانه‏های اشک، دانه مروارید ریخته بود و بر گونه یتیم شهید، یاقوت سرخ شادی نشسته بود. انتظار به پایان رسید؛ ناقه نور در فضای نیلی آسمان فرودگاه پدیدار شد. سبکبال و آرام بر زمین نشست. تمامی عاشقان تا بهشت زهرا و تا قطعه هفده، یک صدا تکبیر گفتند و هلهله‏کنان مژده دادند که:«امام آمد ... امام آمد ...» و «رهبر دور از وطن از سفر آمد ...» و «صل علی محمد رهبر ما خوش آمد» و «دیو چو بیرون رود، فرشته در آید». و چون نور جاری شد و چون باران بهاری بر کویر میهن بارید.

برگ‏های تاریخ انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، یادآور روزهای ایثار و فداکاریِ جوانانِ حماسه سازِ این امّت سلحشور است که با جان و مال خود، در اره سرنگونی رژیم وابسته و جنایتکار ستمشاهی قیام کردند و پرچم پیروزی اسلام را بر فراز ایران برافراشتند. آری، در دوران انقلاب و روزهای مبارزه، در ایّام سازندگی و در روزهای جنگ، همیشه و همه جا، جوانان و آینده سازان، چه در سنگر مدارس و مساجد و چه در مرزها و روستاها و جبهه‏های نبرد دوشادوش امّت مسلمان جهاد کرده‏اند و حضور مستمر خودرا در صحنه‏های مختلف دفاع از انقلاب حفظ کرده‏اند. جوانان، امروز از سنگرداران رشید و جان برکف انقلاب اسلامی اند و مسؤولان باید با ارائه طرح‏ها و برنامه‏های مناسب، از این نیروهای متعهد برای سازندگی و پیشبرد اهداف انقلاب بیشترین بهره راببرند.

مسأله تشکّل توده‏ها و پشتیبانی توده مردم تنها عامل تثبیت انقلاب است. از ویژگی‏های انقلاب اسلامی ما نیز، که از مکتب اسلام اصیل الهام گرفته است، تشکّل مردمی و جهاد عمومی علیه کفار است. به این سبب در انقلاب اسلامی، تشکیل بسیج امری طبیعی بود و امروزه نیز بسیج، از بزرگ‏ترین پشتوانه‏های انقلاب اسلامی و پاسدار مرزهای فرهنگی انقلاب است.

«استقلال» از نخستین شعارهای رهروان راه حق و آزادی و مسلمانان آزاده میهن‏مان بود. آنها می‏دانستند که بدون استقلال، «آزادی» مفهومی ندارد و بدون این دو، «جمهوری اسلامی» بر بنیادی محکم و استوار بنا نخواهد شد. 22 سال پیش، آخرین بقایای نظام شاهنشاهی فرو ریخت و استقلال و آزادی، به عنوان رهاورد گران بهای این حرکت پرشور و معنوی مردم، به ظهور رسید. بنابراین، استقلال، میوه و ثمره پیروزی انقلاب اسلامی و خون بهای شهیدان انقلاب است که باید با تمام توان از آن حفاظت و صیانت کرد.

انقلاب بزرگ ايران، در شيوه شكل‏گيرى، نفوذ فراگير و حتى پيروزى شكوه‏مندش با بسيارى از انقلاب‏هاى ديگر جهان متفاوت بود. يكى از ده‏ها رمز جاودانه اين شگرفى، اراده پرشور و حضور آگاهانه مردمى بود كه براى هدفى والا و مقدس، با تمام توان و حتى با نثار جان به ميدان مبارزه شتافتند. اين نكته مهم در تحليل بسيارى از انديشمندان خارجى نيز بازتاب داشته است. تدا اسكاچ پُل، نويسنده و محقق غربى كه معتقد است هيچ انقلابى به صورت آگاهانه و به دست مردم ايجاد نمى‏شود، در مقاله‏اى كه در سال 1982 با عنوان «دولت تحصيل‏دار و اسلام شيعى در انقلاب ايران» نوشت، با توجه به آشكار بودن نقش اراده، آگاهى، رهبرى و انديشه در انقلاب اسلامى، اعتراف مى‏كرد: «اگر در دنيا تنها يك انقلاب آگاهانه ساخته شده باشد، آن انقلاب، انقلاب ايران است».
به عقيده او، زمانى كه بر اثر سياست‏هاى مستبدانه، ضددينى و بيگانه‏گرايى شاه، نوعى نااميدى و انزجار از حكومت در ميان مردم پديد آمد، مجموعه‏اى از عناصر فرهنگى ريشه‏دار در تاريخ اسلام شيعى و نيز اسطوره بنيادين تشيع حضرت امام حسين عليه‏السلام ، مراسم مذهبى، شبكه مساجد و روحانيت به گونه‏اى هشيارانه انقلاب اسلامى را به وجود آوردند.

ميشل فوكو، فيلسوف و نظريه‏پرداز مشهور فرانسوى كه خود در هنگامه نهضت اسلامى ايران دو بار به تهران و قم سفر كرده و از نزديك شاهد فراز و نشيب انقلاب بود و مقاله‏هاى بسيارى در اين‏باره منتشر ساخت، درباره ريشه‏يابى اين رويداد مى‏نويسد: «اين انقلاب نمى‏تواند با انگيزه‏هاى اقتصادى و عادى صورت گرفته باشد؛ زيرا جهان، شاهد شورش و قيام همه مردم بر ضد قدرتى بود كه مشكلات اقتصادى بزرگى نداشت كه به موجب آن ميليون‏ها ايرانى به خيابان‏ها ريخته و قيام كنند. ريشه اين انقلاب را بايد در جاى ديگرى جست‏وجو كرد».
ميشل فوكو معتقد است: «زبان و شكل و محتواى مذهبى انقلاب ايران، امرى اتفاقى و تصادفى نيست، بلكه در حقيقت اين رهبرى مذهبى بود كه با تكيه بر موضع مقاوم و انتقادى سابقه‏دار در مكتب تشيع در برابر قدرت‏هاى سياسى حاكم و نيز نفوذ عميق در دل ايرانيان توانست آنان را اين‏گونه به قيام وا دارد؛ آن هم رژيمى كه بى‏شك، يكى از مجهزترين ارتش‏هاى دنيا را در اختيار داشت و از حمايت مستقيم امريكا و ديگر قدرت‏ها برخوردار بود».

انقلاب اسلامى ايران در سال 1357 هم معادلات جهانى را بر هم زد. نظريه‏هاى سياسى و جامعه شناختى معمول را به چالش كشيد و دولت‏هاى استكبارى را به شدت آشفته و غافلگير كرد. تحليل‏گران سياسى، مراكز اطلاعاتى و سازمان‏هاى جاسوسى قدرت‏هاى بيگانه كه در ارزيابى و سنجش تحولات جامعه ايران و موفقيت احتمالى رهبرى مذهبى آن بر اساس معيارهاى مادى و تجربى قضاوت مى‏كردند، از پيش‏بينى وقوع انقلاب اسلامى و شناخت ماهيت آن عاجز ماندند. به تعبير بلند حضرت امام (رحمت الله علیه): «از اراده خدا بى‏خبر بودند. اين كارى بود كه خدا كرد؛ معجزه‏اى بود كه خداى تبارك و تعالى انجام داد».
سازمان سيا پس از ارزيابى خود از وضعيت جامعه ايران در مرداد 1357 اعلام كرده بود: ايران در وضع انقلابى و يا حتى ماقبل انقلابى قرار ندارد! سازمان اطلاعاتى DIA نيز در ارزيابى اطلاعاتى خود در 28 سپتامبر 1978 (6/7/1357) گفته بود: انتظار مى‏رود كه شاه تا ده سال ديگر به طور فعال زمام قدرت را در دست داشته باشد. حتى كارتر رئيس جمهور وقت امريكا در سفر خود به ايران، ايران را جزيره ثبات و آرامش در يكى از پر سر و صداترين نقاط دنيا خوانده بود.

پاتريك چاوال، عكاس و فيلم‏ساز فرانسوى كه با عكس‏ها و مستندهايى كه از جنگ شش روزه اعراب و اسرائيل و جنگ ويتنام گرفت، معروف شد، پس از ديدن امام خمينى (رحمت الله علیه)در نوفل لوشاتو به ايران آمد و از نهضت مردم ايران عكس‏هايى ماندگار گرفت. او درباره انقلاب و رهبر آن گفت: «همان بار اولى كه آيت الله را ديدم، فهميدم كه او پيروز خواهد شد. او با تمام كسان ديگرى كه تا آن روز ديده بودم، فرق داشت. يك جور انرژى توى صورتش بود كه ديگر مثلش را نديدم. انقلاب او هم با بقيه جاهايى كه عكاسى كردم، فرق داشت. مردم ايران مصمم بودند، اما عصبانى نبودند».

در تفسير درست و تبيين آگاهانه انقلاب اسلامى ايران و تحولاتى كه جهان معاصر را با آن روبه‏رو كرد، تنها واژه معجزه مى‏تواند بازتاب صحيح حقيقت باشد. اين واقعيتى بود كه پير بيدار انقلاب، امام راحل (رحمت الله علیه)بارها بر آن تأكيد ورزيد: «يك تحول روحى در جامعه پيدا شد كه من غير از آنكه بگويم يك معجزه بود، يك اراده الهى بود؛ نمى‏توانم اسم ديگرى رويش بگذارم.» باز مى‏فرمايد: «اينجا حساب الهى است. اينجا دست خداست. اشخاص نمى‏توانند يك همچو قدرتى ايجاد كنند... اين اراده الهى است كه تمام حساب‏هاى حساب‏گران مادى را باطل كرد».
آفاقِ روشن نهضتِ امام و ايران تا آنجا پرتو گسترد كه حتى بسيارى از شخصيت‏هاى غيرمسلمان نيز با تأييد نگنجيدن جريان انقلاب اسلامى در چارچوب محاسبات مادى، به اعجاز آن اعتراف كردند. رابرت كالتسون، دانشمند كانادايى در اين‏باره مى‏گويد: «از نظر من كه يك غربى و فرد غير مسلمان هستم، اين معجزه است كه يك انقلاب مكتبى و الهى بتواند در جهان امروز اين طور تحقق پيدا كرده و در جهت استقرار عدالت به پيش برود. اين انقلاب بدون شك از جانب خداوند حمايت مى‏شود».

انقلاب اسلامى ايران، بى‏نام ناخداى مأنوس با ملكوتش، در هيچ جاى جهان شناخته شده نيست. ظهور و حضور پيامبرگونه امام، نويد امن و ايمان بود در عصرى كه داشت به «غيبت خدا» خو مى‏گرفت. فرياد ستم‏ستيز امام سبب شد تا امت‏هاى اسلامى به شور آيند و رستاخيزى پيش از رستاخيز را تجربت كنند و چنين بود كه بى‏درنگ، پس از آغاز حركت انبيايى امام، نه فقط در كشورهاى اسلامى، بلكه در تمامى سرزمين‏هايى كه نام و يادى از خدا هنوز باقى بود، حركت‏هاى پياپى و عظيم پديد آمد كه هدف اصلى اين توفان‏ها، درهم شكستن بت‏هاى كفر و شرك در عرصه زمين و حركت به نام خدا در گستره زمان بود.
جهان، شخصيت‏هاى برجسته مبارز و رهبران سياسى بسيارى به خود ديده است، ولى آنچه كار امام و انقلاب ايران را شكوهى جاودانه بخشيد، آن است كه شخصيتى الهى، آغازگر انقلاب اسلامى در قرن بيستم بود. او انسان‏ها را به سمت و سوى ارزش‏ها رهنمون شد و به خوبى توانست حكمت را با سياست در هم آميزد. راز شگرف رهبرى امام را بايد در اصالت انديشه‏ها، صلابت رأى و صداقت بى‏شايبه‏اش با مردم جست‏وجو كرد.

براى شناخت انقلاب اسلامى ايران و تفاوت‏هاى آشكارى كه اين نهضت با ديگر خيزش‏هاى مردمى در قرن حاضر داشته است، بايد پيش از همه به پيوند جدايى‏ناپذير انقلاب اسلامى و رهبر بزرگ آن امام خمينى (رحمت الله علیه)توجه كرد. به اعتراف بسيارى از تحليل‏گران مسائل سياسى و اجتماعى، امام در تعريف و تعيين اهداف انقلاب اسلامى، رهبرى مبارزه، رويارويى با قدرت‏هاى افزون‏طلب و حفظ دستاوردهاى نهضت، داراى دكترين سياسى ويژه و منحصر به فردى بود. دكترين سياسى امام، بر پايه مبانى استوار و خدشه‏ناپذيرى چون اعتقاد عميق به غيب و امدادهاى غيبى، ايمان خلل‏ناپذير به آموزه‏هاى اسلام، اتكا و توكل بر قدرت بى‏كران الهى و تكليف مدارى مطلق قرار داشت؛ چيزى كه غربيان از شناخت آن ناتوان مانده بودند.
امام خمينى (رحمت الله علیه)با بهره‏گيرى از انديشه نو و ريشه‏دار الهى خود، نه تنها به سرنگونى رژيم قدرتمند پهلوى توفيق يافت، بلكه توانست با عرضه تفكرى ناب و فرهنگى كاملاً دينى، آموزه‏هاى مكتب‏هاى مادى غرب را نيز به چالش بكشد.

بى‏ترديد، نهضت بزرگ ملت ايران را با بيدارباشى كه به بشر غفلت‏زده از فطرت داد و شكوهى كه از قدرت دين‏باورى جلوه‏گر ساخت، مى‏توان سرآغاز عصر جديدى در حيات بشرى دانست؛ چنان‏كه مقام معظم رهبرى فرمود: «انقلاب اسلامى، هويت اسلامى را در دنياى اسلام و هويت معنوى را در كل جهان زنده كرد.» شهيد سيد مرتضى آوينى نيز معتقد بود تجديد حيات معنوى و دينى بشر با پيروزى انقلاب اسلامى در ايران آغاز شده است و بدين روى، دهه شصت را بايد اولين دهه از اين تجديد عهد دانست.
پروفسور محمد حسين هُدى، انديشمند مسلمان مقيم اتريش نيز گفته است: «اگر بنا باشد تاريخى را براى احياى هويت دينى در جهان معاصر در نظر بگيريم، آن تاريخ 1979 ميلادى است؛ يعنى هم‏زمان با پيروزى انقلاب اسلامى ايران كه خيزش عظيمى را براى تفكرات دينى در تمام اديان به وجود آورده است».

انقلاب اسلامى در يكى از حساس‏ترين نقاط گيتى همچون زلزله‏اى پيش‏بينى‏ناپذير، اردوگاه آرام و بى‏دغدغه استكبار جهانى را به شدت به لرزه درآورد. با پيروزى انقلاب اسلامى ايران، براى نخستين‏بار، يك كشور مسلمان به گونه‏اى موفقيت‏آميز، قدرت‏هاى بزرگ غربى را به مبارزه طلبيد، آنها را تحقير كرد و به منافع مادى‏شان خسارت رساند. اين پيروزى شكوه‏مند، خوابِ خوش تحليل‏گران و نظريه‏پردازانى كه افول اديان الهى را امرى آشكار مى‏دانستند، آشفته كرد و انبوه نظريه‏هاى آنان را بى‏اعتبار ساخت.
دكتر ميشل جانسون، كارشناس روابط بين‏الملل در اين‏باره گفته است: «از نظر نمادين، انقلاب ايران، نخستين پيروزى مسلمانان بر غرب، از قرن شانزده ميلادى به اين‏سو شمرده مى‏شود. نكته اينجاست كه اسلام، عامل هدايت كننده اين انقلاب بود و هيچ‏يك از ايسم‏هاى غربى ناسيوناليسم، كاپيتاليسم، كمونيسم و سوسياليسم در آن نقشى نداشتند.» قدرت‏هاى بزرگ غربى در رويارويى با عظمت‏هاى بى‏بديلى كه امام و انقلاب آفريدند، با استعداد پنهان و توانايى گسترده اسلام آشنا شدند.

پيش از انقلاب اسلامى، سيطره نظريه‏هاى مادى چنان حتمى به نظر مى‏رسيد كه بسيارى از پژوهشگران علوم انسانى، در آينده بشر، مكان و منزلتى براى دين قائل نبودند. در قرن نوزدهم، فلسفه‏هايى پديد آمد كه يا به طور كلى منكر دين شدند يا خود مذهبى دروغين را جاى‏گزين اديان آسمانى كردند. اين روند در قرن بيستم تا بدان‏جا پيش رفت كه بسيارى از دين‏ستيزان، آشكارا به مبارزه با باورهاى دينى پرداختند، ولى سير تحولات تاريخى و پيروزى انقلاب اسلامى ايران، شرايط موجود را در آخرين سال‏هاى قرن بيستم چنان تغيير داد كه انديشمندان و نظريه‏پردازان بين‏المللى به تولد دوباره دين در جوامع بشرى اعتراف كردند. به بيان ديگر، با وقوع معجزه انقلاب اسلامى به رهبرى امام راحل (رحمت الله علیه)و گسترش خيره كننده حوزه نفوذ اديان بزرگ الهى، به ويژه دين مبين اسلام، امروز ديگر تحليل‏گران وقايع سياسى و تحولات اجتماعى به خود جرئت انكار جايگاه والاى دين در اجتماع بشرى و پيش‏بينى انزواى آن را در جهان معاصر نمى‏دهند و اين از آثار گران‏قدر پيروزى انقلاب اسلامى ايران است.

انقلاب اسلامی ایران، انقلابی تک بعدی، تک محوری و منحصر به تقاضای مادی نیست؛ بلکه انقلابی چند بعدی، ارزشی و معنوی است که باعث شکوفا شدن استعدادهای مادی و معنوی فراوانی شده است. به جرئت می‏توان گفت تنها انقلابی که در عصر فضا و فن آوری دارای جنبه مذهبی و اسلامی بوده، انقلابی الهی برای خدا و ایمان به شمار می‏آید، انقلاب اسلامی ایران است. با توجه به اینکه این انقلاب، معنوی و تکامل گرا بود، از همان آغاز حرکت، راه آینده مشخص بود که این مشخص بودن هدف، موجبات همراهی توده‏های مردم با قیام اسلامی مزبور را فراهم آورد؛ چرا که معنویت قیام، مانع از تحقق دیگر اهداف سیاسی آن، یعنی آزادگی، عدالت و رفع تبعیض‏های اجتماعی نمی‏گردید.

بیشتر انقلاب‏ها در معنای حداقل‏گرای صرف، دست به دست شدن قدرت را موجب می‏گردند؛ درحالی که انقلاب اسلامی ایران، از آن لحاظ که افزون بر انتقال قدرت، خواهان ایجاد تغییرات بنیادین در ارزش‏ها و دگرگونی در تمام ابعاد وجودی جامعه و فرد بود، نهضتی حداکثرگرا تلقی می‏گردد که در آن، مردم خواستار تغییراتی اساسی در همه ابعاد جامعه ایرانی اعم از سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بودند. ویژگی متمایز انقلاب اسلامی ایران آن است که تحولی معنوی، ایدئولوژیک و دگرگونی درونی در تمامی اقشار جامعه ایجاد کرد و ضمن تأکید بر گفتمان بازگشت به خویشتن، انقلابی فردی را در ایرانیان به وجود آورد تا ایجاد کننده انقلاب، تحول و دگرگونی در جامعه و اجتماع خود گردند.

انقلاب اسلامی ایران، به دلیل هویت مستقل اسلامی خود، از دیگر انقلاب‏ها متمایز می‏شود. این انقلاب به دلیل عدم وابستگی به اردوگاه‏های شرق و غرب و صرفا در سایه وابستگی به مبدأ حقیقت یعنی اللّه‏، به رغم کمی نفرات و کمی ابزار جنگ، توانست در مقابل تمامی قدرت‏ها مقاومت کند. انقلاب اسلامی ایران، انقلابی ملی بر اساس اسلام و شبیه به انقلاب‏های پیامبران والا مقام بوده، جز به خدای متعال، به هیچ قدرتی اتکا و وابستگی ندارد. به دلیل عدم وابستگی به قدرت‏های بزرگ، این انقلاب غیر وابسته، توانست با فقدان ابزار و ساز و سلاح و صرفا با قدرت ایمان، بر قدرت‏های شیطانی که تا دندان مسلح بودند، پیروز شود.

حضور مردم در صحنه برای حمایت از انقلاب و دولت، و نیز تعلق انقلاب به تمام اقشار و طبقات جامعه، از ویژگی‏های متمایز انقلاب اسلامی ایران است. انقلاب ایران، بهترین انقلاب دردنیای کنونی است؛ چرا که متعلق به یک حزب یا نظامی خاص نبود و همه ملت با مشارکت یکدیگر آن را به پیروزی رساندند. ویژگی مهم انقلاب ایران این است که این انقلاب، توسط خود مردم و به ویژه طبقه مستضعف و بدون وجود عوامل خارجی و صرفا با توکل به خداوند انجام شد. سهیم بودن تمامی مردم در پیروزی نهضت و تمرکز امور در دست ملت مسلمان، موجب گردید که این انقلاب، برخاسته از متن مردم و شکست‏ناپذیر باشد.

انسجام و وحدت نظر ملت و جلوگیری از تفرقه میان گروه‏های مختلف، گامی عمده در فراگیر شدن نهضت بر مبنای مقصد و شعار واحد به شمار می‏آید. اتحاد بین حوزه و دانشگاه، همبستگی دین و سیاست و حضور روحانیت در صحنه، همگام با دیگر اقشار ملت، موجب تحکیم پایگاه انقلاب و در نتیجه، تسهیل صدور ارزش‏های آن می‏گردد. معمار بزرگ انقلاب، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)حفظ وحدت کلمه را ضامن تداوم پیروزی انقلاب دانسته و انسجام و وحدت نظر ملت، با تمسک به «حبل اللّه‏» و اتکا به خدای متعال را، ضامن حفظ پیکره نظام می‏دانست. ایشان معتقد بود ایجاد ارتباط بین مسلمانان جهان، از راه‏های گوناگون مثل سفرهای رسمی و غیررسمی یا سفر عبادی ـ مذهبی عظیم حج، سبب آشنایی و برادری مسلمانان جهان با یکدیگر و رساندن پیام انقلاب اسلامی ایران به گوش مسلمانان جهان می‏شود.

از جمله عوامل استقرار انقلاب، حفظ ایمان به اللّه‏ و توجه به ترجیح قدرت ایمان و اراده خداوندی بر قدرت‏های مادی است. باقی بودن مردم بر احیای احکام الهی، پای بندی به دین اسلام به عنوان یک امانت و کوشش در راه معرفی و ترویج مکتب اسلام، باعث حفظ انقلاب درونی و تحوّل اخلاقی شده، همواره بستر مناسبی برای حفظ ارزش‏های اسلامی و معنوی در جامعه ایجاد می‏کند. حفظ ارتباط با خدا و اتکای به ذات مقدس حقّ تا قطع تمامی ریشه‏های فساد ضروری است. در این زمینه، تداوم روحیه اخلاص و انگیزه الهی قبل از انقلاب، حفظ انقلاب و تحول درونی، از بالاترین پیروزی‏ها به شمار می‏آید. پس ضروری است روحیه مقاومت، ایثارگری، فداکاری، شهادت‏طلبی و سلحشوری را تقویت کرده و خط معنویتی را که ملت به خاطر آن قیام کرد، حفظ نمود.

شرکت همه اقشار و افراد جامعه در مسایل و امور مملکتی و نظارت بر کارهای مسئولان و گوشزد نمودن اشتباهات آنان، عامل تداوم و استمرار انقلاب اسلامی ایران است. باقی بودن مردم انقلابی در صحنه، برای دفع توطئه‏های بیگانگان و نگهبانی از ثمرات انقلاب و خون شهیدان ضروری است. وقتی انقلاب از متن مردم باشد، نمی‏توان آن را شکست داد. استقامت و حضور همیشگی مردم در صحنه، مستلزم آگاهی، هوشیاری و بیداری ملت راجع به عوامل ضد انقلاب و توطئه‏ها، شرارت‏ها و مفاسد آنان می‏باشد. مظهر حضور همیشگی مردم در صحنه، شرکت در انتخابات، راهپیمایی‏ها و حضور در مراکز آگاهی بخش و پایگاه‏ها و کانون‏های اصلی مبارزه است. حضور در مساجد و شرکت گسترده مردم در نمازهای وحدت آفرین جمعه، نیز از نشانه‏های حضور مردم به شمار می‏آید؛ زیرا شرکت گسترده مردم در تظاهرات و راهپیمایی‏ها و برپایی نماز جمعه، باعث آگاهی ملت از مسایل سیاسی و دینی روز می‏شود.

نظر به اینکه در حکومت اسلامی، دولت و ملت از یکدیگر جدا نیستند، لازم است میان ملت و دولت، رابطه دو سویه برقرار باشد. از یک سو وجود افراد متعهد در دولت جمهوری اسلامی، باعث می‏شود تا دولت، اقداماتی را که انجام می‏دهد در جهت جلب نظر ملت باشد؛ چرا که کسانی می‏توانند برای مردم کوشش کنند که دارای انگیزه معنوی باشند. نیز از سوی دیگر، باید حیثیت و وجاهت ارگان‏های مختلف نزد مردم حفظ شود و ملت، از دولت و سایر ارگان‏ها حمایت کنند تا از رهگذر وفاداری متقابل مردم و دست اندرکاران مملکتی، نهضت اسلامی تداوم و استمرار یابد.

از عوامل تداوم انقلاب، نوسازی مادی و معنوی در سطح جامعه است؛ البته نوسازی معنوی، بر نوسازی مادی مقدم است. افزون بر نوسازی و تحوّل اخلاقی، باید بر نوسازی آموزشی و حقوقی نیز اهتمام ورزید. در نوسازی آموزشی، دانشگاه‏ها عامل حفظ و بقای انقلاب به شمار می‏آید که لازم است بر اصلاح دانشگاه‏ها و تربیت دانشجویان اهتمام بیشتر می‏شود. مبنای نوسازی حقوقی، مسالمت جویی و اتکا نکردن دولت به سرنیزه از یکسو، و قانونمندی و قانونگرایی از سوی دیگر می‏باشد. تدوین قانون اساسی و اجرای آن، عامل تداوم پیروزی انقلاب بوده و ضامن استقلال کشور است. شرط بازسازی مادی، ایجاد آرامش توسط ملت در کشور، بدون اتکا به قدرت دیگری و پرهیز از طرح مسایل فرعی و شخصی و اختلاف برانگیز است. در سایه وجود چنین آرامشی، بسیج توده‏های مردم در راستای حفاظت از انقلاب ضروری است.

هدف انقلاب، نفی سلطه فرهنگی اجنبی و نشر فرهنگ غنی اسلامی است. از این رو، در این زمینه باید به خنثی سازی تبلیغات سوء بیگانگان و استعمارگران از یک سو، و تقویت تبلیغات اسلامی برای صدور انقلاب و تبلیغ فرهنگ اسلامی و آگاه سازی ملت‏های مسلمان جهان در راستای پی بردن کشورهای اسلامی و مستضعفان به قدرت اسلامی خویش از سوی دیگر پرداخت. در مورد خنثی سازی تبلیغات دشمنان استکباری، اعتماد به نفس و خوداتکایی، نقشی به سزا دارد؛ زیرا خودباوری و اعتماد به خویشتن، در اثر خودسازی، تربیت و تقویت ایمان است و موجب تأثیرناپذیری مسلمانان از جوسازان و عدم خودباختگی در مقابل تبلیغات سوء آنان می‏شود. در خصوص تبلیغات داخلی، اصلاح مطبوعات و ایجاد تحول فرهنگی از طریق غرب‏زدایی به منظور حفظ ام‏القُریِ جهان اسلام نقش مهمی دارد.

رسالت ام القری و امت اسلامی طرفینی است؛ بدین معنا که با توجه به حمایت انقلاب اسلامی از مستضعفان و محرومان و ملت‏های اسلامی، لازم است مستضعفان جهان نیز بر حفظ انقلاب اسلامی ایران، به عنوان نقطه بروز و مرکز شروع مخالفت با ابرقدرت‏ها اهتمام ورزند. بنابراین، مستضعفان جهان که در زیر سلطه قدرتی شیطانی هستند، باید همواره در حفظ انقلاب اسلامی ایران، به عنوان کانون مبارزه و نقطه مخالفت با ابرقدرت‏های جهان کوشا باشند؛ زیرا رکود این مرکز و نقطه مبارزه، به شکست اسلام و مستضعفان جهان در تمام ممالک اسلامی خواهد انجامید.

دهه فجر ،‌ سرآغاز طلوع اسلام،‌ خاستگاه ارزشهای اسلامی، مقطع رهایی ملت ایران و بخشی از تاریخ ماست كه گذشته را از آینده جدا ساخته است. در دهه فجر اسلام تولدی دوباره یافت و این دهه در تاریخ ایران نقطه ای تعیین كننده و بی مانند بشمارمیرود. تا قبل از انقلاب اسلامی،‌ در ایران نظام اسلامی وجودنداشت و رابطه پادشاهان با مردم رابطه ی «غالب و مغلوب» و« سلطان و رعیت » بود وپادشاهان احساس می‌كردند كه فاتحینی هستند كه بر مردم غلبه یافته اند و حضرت امام رضوان الله تعالی علیه این سلسله معیوب را قطع كردند و نقطه ی عطفی در تاریخ ایران بوجودآوردند و شمشیر اسلام مردم را علیه دشمنان اسلام،‌ مردم و استعمارگران به كار گرفتند. دهه انقلاب از رشحات اسلام است و آئینه ای است كه خورشید اسلام در او درخشید و این دهه باید با عظمت هرچه تمامتر برگزارشود. این مراسم را با هیجانهای عاطفی صحیح باید با طراوت و تازه كرد. در مذهب ما،‌ احساسات،‌ گریه و شادی، حب و بغض و عشق و نفرت جایگاه والایی دارد. از این رو جشنهای دهه فجر می بایستی همچون مراسم و اعیاد مذهبی گرامی داشته شود و مردمی باشد. باید كلیه مساجد فعال شوند و مردم با حضور در مساجد خاطره ی فراموش نشدنی حضرت امام و پیروزی انقلاب اسلامی را جشن بگیرند. صداوسیما باید فیلمها و سریالهای تلویزیونی و برنامه هایی بمناسبت دهه فجر تهیه كند كه یادآور خاطره های خوش انقلاب باشد و حضور همه جانبه ی مردم و حل شدن آنان را در دوران انقلاب نشان دهد.

شاه رفت . این جمله کوتاه عنوان درشت روزنامه‏ها بود . بختیار که نخست وزیر شد، از ایران و سایر کشورها به سراغ امام خمینی رفتند و گفتند: به رفتن شاه راضی می‏شوید، زیرا آمریکا و ارتش را نمی‏شود شکست داد . . .
اما جواب دندان شکن امام سکوت را بر لب‏ها نشاند، شما به مردم کاری نداشته باشید . آنان جمهوری اسلامی را می‏خواهند . ارتش از خودمان است، به آمریکا هم مربوط نیست . شاه رفتنی است . ریشه رژیم شاهنشاهی را باید قطع و مردم را آزاد کرد .
سرانجام، شاه که جای خود را در ایران تنگ می‏دید، از کشور خارج شد . ساعت 13/8 بود که شاه و نوکرانش تهران را به مقصد مصر ترک کرد . این خبر خوشحال کننده، مردم را به خیابان کشاند و شادی همه جا را فرا گرفت .

اربعین امام حسین است . همه جا سرشار از مردمی است که خیابان‏ها را لبریز از شعار بر علیه رژیم ستمشاهی کرده بودند:
کابینه بختیار یک حیله جدید است
برنامه خمینی برچیدن یزید است
استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی
حزب فقط حزب الله
رهبر فقط روح الله
مردم با این شعارها به بختیار فهماندند که دولت او غیر قانونی است . امام خمینی به شورای انقلاب ماموریت داد تا انقلاب را هدایت کند . بختیار با شنیدن این خبر، سر شکسته از گذشته شد و دولت‏به اصطلاح ملی او نتوانست راه به جایی ببرد .

امام خمینی، جمعه در تهران نماز می‏خواند .
این خبر پس از آن که در روزنامه‏ها چاپ شد، دهان به دهان گشت . آمدن امام به ایران یعنی از بین رفتن دولت‏بختیار . در این روز بود که دو هزار و هشتصد نفر از درجه داران پایگاه شاهرخی دست‏به اعتصاب غذا زدند و با این اقدام، پیوند ارتش را با ملت اعلام کردند . مردم هم در خیابان‏ها این شعار را سردادند:
ارتش برادر ماست
خمینی رهبر ماست

در میان این خبرهای امیدوار کننده، خبر جدیدی خشم مردم را برانگیخت . بختیار فرودگار مهر آباد را می‏بندد . او که احساس خطر کرده بود، دستور داد تمام فرودگاه‏های ایران برای سه روز بسته شود . اما مردم خشمشان را این گونه اعلام کردند:
وای به حالت‏بختیار، اگر خمینی دیر بیاد

مسجد دانشاه تهران جایی بود که تعداد زیادی از روحانیون در اعتراض به اقدام بختیار تحصن کرده بودند . دامنه تظاهرات مردم هم بالا گرفت و بختیار که چاره‏ای جز قبول شکست نداشت، سرانجام فرودگاه‏ها را باز کرد .

صبح فردا امام در تهران است . مردم از جای جای ایران خود را به تهران می‏رساندند تا پس از 15 سال امام خمینی را ببینند . تهران یازده بهمن دیدنی بود شور و شوق مردم . شستشوی خیابان‏ها و انتظاری شیرین که در دل مردم جا کرده بود . قرار بود مردم ساعت 30/8 صبح در فرودگاه مهر آباد .

و بالاخره، انتظارها به سر رسید و پیک شادی بر آسمان فرودگاه مهرآباد نمایان شد . هواپیما بر زمین نشست و قبل از آنکه امام از هواپیما پیاده شود، 150 نفر خبرنگار و فیلمبردار خارجی پا بر خاک ایران گذاشتند تا این صحنه‏های به یاد ماندنی را ثبت کنند .
ساعت 30/9 دقیقه است . ایت الله طالقانی داخل هواپیما می‏شود و به امام خوش آمد می‏گوید . سرانجام، چشم مردم به جمال مرد خدایی و آن رهبر مذهبی روشن می‏شوند و فریاد الله اکبر خمینی رهبر سراسر فرودگاه را پر می‏کند .
آن روز امام در امواج پر طلاطم و عظیم و جمعیت‏به بهشت زهرا رفت . این در حالی بود که، طول جمعیت از فرودگاه تا بهشت زهرا 30 کیلومتر می‏رسد . حدود 5/4 میلیون نفر در این مسیر، بزرگ‏ترین استقبال تاریخ را رقم دادند .
بهشت زهرا بود و شور و شوق مردم و کلام گهربار امام که در فضای دل‏انگیز بهشت زهرا طنین انداز شده بود: ما فقط قدم اول پیروزی را برداشتیم و دولت اگر تسلیم ملت نشود . ملت او را به جای خود خواهد نشاند . تا زنده‏ایم نخواهیم گذاشت هستی‏ها به کام آمریکا برود . . من به پشتیبانی ملت، توی دهند این دولت می‏زنم . کاری نکنید مردم را به جهاد دعوت کنم .

در مدرسه علوی، آیت الله هاشمی رفسنجانی متن حکمی را به امضای امام خمینی خواند که در آن، مهندس مهدی بازرگان مامور تشکیل دولت موقت انقلابی شد تا اداره مملکت و تغییر نظام را به عهده بگیرد .

امام خمینی در یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور تعداد زیادی از خبرنگاران داخلی و خارجی، مهدی بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت معرفی کردند و حکم نخست وزیری را به وی دادند . این در حالی بود که، هنوز هم بختیار خیالی خامی در سر داشت و معتقد بود کمه دولت موقت‏شوخی است . امام مردم با شنیدن پیام امام در حمایت از دولت موقت‏به خیابان‏ها ریختند و از دولت موقت استقبال کردند .

راهپیمایی میلیونی مردمی در حمایت از دولت موقت‏شکل گرفت و بختیار را مجبور به این حرف کرد: من حاضر به همکاری با طرفداران آیت الله خمینی هستم .»

تعداد زیادی از همافران و پرسنل نیروی هوایی به منزل امام رفتند و همبستگی خود را با ملت ایران اعلام کردند .

ساعت 21 مردم در حمایت از پرسنل نیروی هوایی به خیابان‏ها ریختند، این در حالی بود که منع رفت و آمد شبانه از سوی بختیار اعلام شده بود . اعتصاب در تلویزیون هم ادامه پیدا کرد . جنگ خیابانی بین نیروهای گارد شاهنشانی و با هما فران نیروی هوایی از ساعت 2 صبح شروع شد . به این ترتیب، افراد نیروی هوایی به مردم انقلاب پیوستند .

جنگ خیابانی به اوج خود رسید . شهر غرق شور و آتش بود . اکثر کلانتری‏ها و مراکز ژاندارمری و قرارگاه‏های ارتش و پلیس به تصرف مردم مسلح در آمد . ساعت 2 بعد از ظهر، فرماندرای نظامی اعلام کرد که ساعت 5/4 منع رفت و آمد آغاز می‏شود . امام با شنیدن این خبر اعلام کرد که این دستور غیر قانونی است و از مردم خواست‏به خیابان‏ها بریزند و حکومت نظامی را نادیده بگیرند .

پادگان‏های لویزان و سلطنت آباد در ادامه درگیری‏های خیابانی به دست مردم افتاد .
عصر همان روز رادیو و تلویزیون هم به تصرف در آمد . بختیار فراری شد و تعداد زیادی از خائنان به دست مردم دستگیر شدند . با دستگیری افرادی مثل ارتشبد نصیری (رییس ساواک) رضا ناجی (فرماندار انتظامی) سپهبد رحیمی و تعداد زیادی از شکنجه گران ساواک بقایای حکومت پهلوی از هم پاشید و سر انجام، خورشید انقلاب در 22 بهمن سال 1357 طلوع کرد .

ظهور انقلاب اسلامى ايران و افق‏هاى روشنى كه از حق‏باورى و عدالت‏گسترى به روى جهانيان گشود، زمينه‏ساز ظهور آخرين حجت حق بر سياره زمين و عصر تب و تاب بشر براى درك درست آن يار غايب از نظر است. اين نويد و اين شميم در سخنان آن ياور راستين حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) موج مى‏زند. آن عارف حق مى‏فرمود: «دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مى‏بينم و جنبشى كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميدبخش آتيه روشن است و وعده خداوند را نزديك و نزديك‏تر مى‏نمايد.» آن‏گاه دعا مى‏فرمود: «و خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد.» «اميدوارم كه اين انقلاب يك انقلاب جهانى بشود و مقدمه‏اى براى ظهور حضرت بقيه الله (ارواحناه فدا) بشود.» اين نيز توصيه هميشگى آن پير سفر كرده است: «به جمهورى اسلامى كه ثمره خون پدرانتان است تا پاى جان وفادار بمانيد. با آمادگى خود، زمينه را براى قيام منجى عالم و خاتم‏الاوصيا و مَفخرُالاوليا حضرت بقية الله روحى فداه فراهم سازيد».

اکنون امت مسلمان و به پا خاسته ایران، در سی امین بهار پیروزی خود، برای رسیدن به اهداف عالیه انسانی و الهی خویش، حرف اوّل و آخر امام راحل را تکرار می‏کند که «ما برای آزادی قدس عزیز اقدام خواهیم کرد». همچنان که این کلام مقام معظم رهبری را نیز مد نظر قرار داده‏ایم: «ملتها از سلطه پنجه‏های خونین استکبار به جان آمده‏اند. با بیداری ملت‏ها این سلطه جهنمی باید از میان برداشته شود،تا ملتها برسرنوشت خود حاکم باشند. بی شک قدرت آمریکا از بین رفتنی است و کسانی که به آن چشم امید دوخته‏اند، دچار توهّم و بدفهمی هستند».
كتاب انقلاب اسلامى و ريشه هاى آن، عباسعلی عمیدزنجانی
كتاب مباحثى پيرامون انقلاب اسلامى ،شهيد حجت الاسلام باهنر
ماهنامه پاسداراسلام
ماهنامه گلبرگ
ماهنامه دیدارآشنا
پایگاه فرهنگی اطلاع رسانی راسخون